علوم تربیتی
زهرا زارعی؛ هادی پورشافعی؛ علی عسگری
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطهای فرهنگ سازمانی در ارتباط بین رهبری دانش و عملکرد شغلی در کارکنان دانشگاه بیرجند انجام شده است. این پژوهش از لحاظ شیوه گردآوردی دادهها به شیوه توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کارکنان دانشگاه بیرجند به تعداد 340 نفر است که براساس فرمول کوکران، جهت دستیابی به حداقل حجم نمونه (180 نفر)، ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطهای فرهنگ سازمانی در ارتباط بین رهبری دانش و عملکرد شغلی در کارکنان دانشگاه بیرجند انجام شده است. این پژوهش از لحاظ شیوه گردآوردی دادهها به شیوه توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کارکنان دانشگاه بیرجند به تعداد 340 نفر است که براساس فرمول کوکران، جهت دستیابی به حداقل حجم نمونه (180 نفر)، تعداد 200 پرسشنامه استاندارد به شیوه نمونهگیری تصادفی طبقهای برحسب واحد کار توزیع شد که از این بین، تنها 191 پرسشنامه قابل استفاده بود که مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. ابزار سنجش متغیرهای پژوهش شامل سه پرسشنامه رهبری دانش ویتالا (2004)، عملکرد شغلی پاترسون (1970) و فرهنگ سازمانی دنیسون (2000) بود. پس از اطمینان از روایی و پایایی ابزار پژوهش، برای تحلیل دادهها از مدلیابی معادلات ساختاری، آزمون رگرسیون در سطح معنیداری 05/0 در محیط نرم افزارهای نرمافزارهای SPSS 25 و AMOS 24 استفاده گردید. نتایج نشان داد، فرهنگ سازمانی در رابطه رهبری دانش و عملکرد شغلی در کارکنان دانشگاه بیرجند نقش واسطهای دارد. همچنین، نتایج حاصل از آزمون رگرسیون نشان داد، از میان مؤلفههای رهبری دانش، گرایش به یادگیری، جوّ حمایتی یادگیری و عمل در نقش الگو به ترتیب به میزان 26، 35 و 14 درصد از نمرات عملکرد شغلی کارکنان را بهطور جداگانه تبیین میکنند، در حالی که حمایت از فرایند یادگیری، قادر به تبیین عملکرد شغلی کارکنان در این دانشگاه نبوده است. در مجموع نتایج نشان داد که مدل مبنی بر نقش رهبری دانش با عملکرد شغلی با توجه به متغیر میانجی فرهنگ سازمانی از برازش لازم برخوردار است.